یابن الحسن(عج) سلام شهیدان نثار توست
دل های پر ز غصّه، همه بیقرار توست
چشم امید ماست به دست تو ای امام
بگذار پا به دیده که آنجا دیار توست
یابن الحسن(عج)، امام زمان، یوسف بتول(س)
صیاد دل تویی و دل ما شکار توست
با دست حیدری بکن از ریشه ظلم را
این فن و این هنر همه در ذوالفقار توست
باید خودت برای ظهورت دعا کنی
چون مستجاب دعوه تویی، کار کار توست
جانها فدای نام تو ای یابن فاطمه(س)
دار و ندار ما همه در اختیار توست
ما عاشقیم و در همه ی عمر چشم ما
هر صبح و شام بر در و در انتظار توست
با اذن حق اگر که نفس می کشیم ما
آقا قسم به عشق که از اعتبار توست
روزی که پا به عالم خاکی گذاشتیم
دل شد اسیر و تا به ابد هم دچار توست
ای ساکن دلی که دل از ما ربوده ای
پنهان ز دیده ای و دل ما کنار توست
ای خوش به حال آن که تویی یار و یاورش
خوشتر هر آن که در همه ی عمر یار توست
طبقه بندی: گل نرگس،
برچسب ها: سلام شهیدان نثار تو،
تفسیر سوره اعراف 35 (296)
تفسیر سوره اعراف 34 (295)
تفسیر سوره اعراف 33 (294)
تفسیر سوره اعراف 32 (293)
تفسیر سوره اعراف 31 (292)
تفسیر سوره اعراف 30 (291)
تفسیر سوره اعراف 29 (290)
تفسیر سوره اعراف 28 (289)
تفسیر سوره اعراف 27 (288)
تفسیر سوره اعراف 26 (287)
تفسیر سوره اعراف 25 (286)
تفسیر سوره اعراف 24 (285)
تفسیر سوره اعراف 23 (284)
تفسیر سوره اعراف 22 (283)
تفسیر سوره اعراف 21 (282)
تفسیر سوره اعراف 20 (281)
تفسیر سوره اعراف 19 (280)
تفسیر سوره اعراف 18 (279)
تفسیر سوره اعراف 17 (278)
تفسیر سوره اعراف 16 (277)
تفسیر سوره اعراف 15 (276)
تفسیر سوره اعراف 14 (275)
تفسیر سوره اعراف 13 (274)
تفسیر سوره اعراف 12 (273)
تفسیر سوره اعراف 11 (272)
تفسیر سوره اعراف 10 (271)
تفسیر سوره اعراف 09 (270)
تفسیر سوره اعراف 08 (269)
تفسیر سوره اعراف 07 (268)
تفسیر سوره اعراف 06 (267)
تفسیر سوره اعراف 05 (266)
تفسیر سوره اعراف 04 (265)
تفسیر سوره اعراف 03 (264)
تفسیر سوره اعراف 02 (263)
تفسیر سوره اعراف 01 (262)
طبقه بندی: قرآن و معارف،
برچسب ها: تفسیر سوره اعراف،
من حسن پل سازم به مدّعی می تازم
وه که چه من بند بازم به برجامم می نازم
درهمه چیز پیشتازم به کهکشان آوازم
با آمریکا دمسازم با اروپا خوش سازم
به دشمنان می بازم با خودی ها ناسازم
----------
برچسب ها: پل ساز،
بخشی از شعر میثم مطیعی:
ای نشسته صف اول نکنی خود را گم / پی اقدام تو هستند این مردم
چند روزی تو مقامی به امانت داری / منصبت نکند طعمه خود پنداری
پلک بر هم نزنی که فرصت رفته است / پلک بر هم زدنی فرصت خدمت رفته است
ما نه آنیم که آموخته قدر شویم / پی هر وسوسه ای سوخته غرب شویم
سیلی از کوخ نشین، کاخ نشین خواهد خورد / و زمین خوار سرانجام زمین خواهد خورد
2030 چیست که تعلیم جهان از دل ماست / هان که جمهوری اسلامی ایران اینجاست
اگر از غرب رسد نسخه خودش بیماری است / قرص خواب است ولی چاره ما بیداری است
تا ابد تربیت از علی می گیریم / مشق از رخ و ابروی علی می گیریم
تا ابد سستی تسلیم مبادا با ما / وحشت از حربه تحریم مبادا با ما
باز تحریم جدیدی به سنا رفت که رفت / جسم برجام چو روحش به فنا رفت که رفت
ذوق بیهوده ز برجام خطا بود خطا / تکیه بر عهد عمو سام خطا بود خطا
عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست / بارها عهد بشکسته و نشکستیم ای دوست
هر چه می شد بَرَد از کیسه ما بُرد که بُرد / بُرد-بُرد این بُوَد آری، همه را بُرد که بُرد
کارزار است قدم قاطع و محکم بردار / سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار
نه به دل راه بده واهمه از زخم عدو / نه به دلت قنج بزن از لبخند او
برچسب ها: بخشی از شعر میثم مطیعی، برجام،
شمیم وحی
طبقه بندی: قرآن و معارف،
برچسب ها: شمیم وحی- قرآن اندرویدی،
دنبالک ها: absar.ir،
برچسب ها: آتش به اختیار،